جدول جو
جدول جو

معنی علی بن خلیل - جستجوی لغت در جدول جو

علی بن خلیل
(عَ)
ابن خلیل مرصفی (یا مرصفاوی) مصری مدنی شافعی، مکنی به ابوالحسن و ملقب به نورالدین. رجوع به علی مرصفی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ)
ابن هذیل. علی بن عبدالرحمان اندلسی، مشهور به ابن هذیل. رجوع به علی اندلسی (ابن عبدالرحمان اندلسی...) شود
لغت نامه دهخدا
(عَ)
ابن سلیم، مکنی به ابوسلیم. تابعی بود و از انس بن مالک روایت کرد. و اسرائیل بن یونس از وی روایت دارد. و نیز رجوع به ابوسلیم شود
لغت نامه دهخدا
(عَ)
ابن قلیج، ملقّب به سیف الدین. وی مدرسه ای وقف کرده بود که ذکر آن در عیون الانباء آمده است. رجوع به عیون الانباء ج 2 ص 260 شود
لغت نامه دهخدا
(عَ)
ابن قلال. علی بن عبدالله بن طیب جزائری، ملقّب به زین الدین و مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن قلال. رجوع به علی جزائری (ابن عبدالله بن طیب...) شود
لغت نامه دهخدا
(عَ)
ابن عقیل بن محمد بن عقیل بغدادی ظفری حنبلی، مکنّی به ابوالوفاء. رجوع به علی ظفری و ابوالوفاء (علی بن محمد بن عقیل...) شود
لغت نامه دهخدا
(عَ)
ابن زیل، مکنی به ابوالحسن، علی بن سهل طبری. کاتب مازیار بن قارن است. وی چون به دست خلیفه مسلمانی گرفت، مقرب شد و فضل او پیدا گشت و متوکل او را در جملۀ ندماء درآورد. او راست: کتاب فردوس الحکمه و تحفه الملوک، و کناش الحضره، و منافع الاطعمه و الاشربه و العقاقیر (از الفهرست ابن الندیم). اما این مرد همان علی بن ربن طبری است که ابن الندیم در اینجا اشتباهاً نام پدر او را ’زیل’ نوشته است. و کلمه ربن همان ’ربنا’ است در زبان یهود. (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به ابن ربن شود
لغت نامه دهخدا
(عَ)
ابن خلف بن عبدالمطلب بن حیدربن محمد بن فلاح موسوی حسینی مشعشعی حویزی. محدث و مفسر و ادیب. رجوع به علی حویزی شود
ابن خلف بن عبدالملک بن بطال بکری قرطبی مالکی، مشهور به ابن لجام و مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی قرطبی شود
لغت نامه دهخدا
(عَ)
ابن خلیل شاعر. یکی از رؤسای متکلمان زنادقه (مانویه) بود که خود را مسلمان می نمود. او را صد ورقه شعر بوده است. (از الفهرست ابن الندیم). و رجوع به ثمار القلوب ثعالبی ص 138 شود
لغت نامه دهخدا